نوخورلی

مجموعه: طوایف ترکمن
منتشر شده در جمعه, 09 فروردين 1392 04:23
تعداد بازدید: 1766

 نوخورلی nohurly

تحقیق از: محمود عطاگزلی

سلطانشا آتانیازوف می‌نویسد: «نوخور Nohur جلگه‌ای در کؤپت‌داغ می‌باشد و به طایفه‌ای کشاورز که در آنجا زندگی می‌کنند نوخورلی گفته شده است. نوخورلی یعنی: «کسانی که در جلگه‌ی نوخور زندگی می‌کنند.»، «اهالی جلگه‌ی نوخور». نوخور در اصل از زبان عربی  به زبان فارسی وارد شده است و همان «نهر» به معنای جوی و رودخانه است. در منطقه‌ی نوخور چشمه فراوان است[1][1].

امین‌اله گلی در کتاب تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمن‌ها می‌نویسد:«نخورلی یا نخور یک گروه قومی ساکن منطقهٔ راز و جرگلان ِ در شمال شهرستان بجنورد معروف به جلگهٔ نخور است. از روستاهای مهم آن‌ها یکه سود، باغلیق، کرپچلی و غاولقا است[2][2].این طایفه امروزه ... یکی از ۴ طایفه اصلی ترکمن‌های ایران (در کنار یموت‌ها، گوکلان‌ها، و تکه‌ها) به شمار می‌رود.... ممکن است این طایفه محصول اختلاط نژادی طوایف دام‌دار کوه‌نشین بومی این جلگه با گروه‌هایی از ترکان اغوز مهاجر به این سرزمین در اوایل قرن دهم هجری قمری باشد. در این دوره با افزایش مهاجرت ترکمن‌ها به شمال خراسان گروهی از خراسانی‌های ساکن کوه‌های کپه‌داغ و جلگهٔ مَرغاب با آن‌ها مخلوط شده و تحت تسلط آن‌ها قرار گرفتند[3][3]. در کتاب «سفرنامهٔ استرآباد و مازندران و گیلان» میرزا ابراهیم که در سال ۱۲۷۶ ه.ق/۱۸۶۰ نوشته شده، «نخور» یکی از طایفه‌های ایل تکه محسوب شده که از ۳۰۰ خانوار تشکیل می‌شود[4][4].

گ.پ. واسیلیوا G.P. Wasilýewa  در تحقیقات خود به سال 1954 م. نوخورلی را به دو شاخه تقسیم کرده است: نوخورلی و زردلی zertli. شاخه‌ی نوخورلی و تیره‌هایی را که تا قرن 11 میلادی به آن اضافه شده به دو زیر شاخه تقسیم کرده است: ملیک Melik ، اربان Erban،  دنجیک Denjik، سیغیر Sygyr، جاغیل‌جوْغول Jagyljogul (جاغیل‌جوْغول شامل: کؤسه، پارّاش Parraş، جاغیل‌جوْغول).

شاخه‌ی دیگر نوخورلی را تیره‌هایی می‌داند که در قرون 11 تا 18 میلادی به آنها اضافه شده‌اند: یۆزبگی، یۆزباشی، عوض‌گلدی، بَهار، عبدالرحمان، خوجا، ایشخ‌آتا Yşhata (اشیخ‌آتا شامل: جویجه و قودوز)، قوُش‌خانا، اِشک (شامل: کۆیزه‌گأر).

شاخه‌ی زردلی از طایفه‌ی نوخورلی را تیره‌هایی می‌داند که در قرن 18 به آن اضافه شده است: اوْغری (شامل: اوْغری، بگ، کل)، کر (شامل: خوجانفس)، کم، خوجانیاز، خیوالی، آیی، چاریخ Çaryh (شامل: قودوز)، قاضی Kazy[5][5].

خ. موُخی‌یف H. Muhyýew در کار خود به نام گویش‌های زبان ترکمنی: گویش نوخور[6][6] طایفه‌ نوخورلی را به دو شاخه‌ی نوخورلی و زردلی تقسیم می‌کند. شاخه‌ی نوخورلی را به زیرشاخه‌های: جاغیل‌جوغول (شامل: پارّاش، کؤسه)، بَهار، عبدالرحمان، عوض‌گلدی، ارباب، خوجا، یۆزباشی (شامل: آنّاقربان، عوض‌یۆزباشی)، قوُش‌خانا، یۆزبگی (شامل: یۆزبگی، قاراداشلی)، اشک، سیغیر، ایشخ‌آتا، ملیک، دنجیک تقسیم کرده است.

شاخه‌ی زردلی را به زیرشاخه‌های: خوجانیاز (شامل: آدی‌بای، اوسساندیر Ussanedir)، اوْغری (شامل: اوغری، بگ، کل)، کؤر، خوجانفس، آیی (شامل: آیی، بدیر)، چاریق (شامل: سپ‌قولی Sepguly، سیدقولی Seýitguly، محمدقولی)، خیوالی، قاضی تقسیم کرده است[7][7].

  


[1][1] شجرهو نسبنامهطوايفتركمن، سلطانشا آتانيازوف، عشقآباد، انتشاراتتوران-1 ،1994 ص 164. گفتنی است در ایران نیز در بخش بستان آباد تبریز در 15 کیلومتری جنوب بستان آباد جلگه‌ای بدین نام وجود دارد.

[2][2] گلی، امین. تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمن‌ها. تهران: نشر علم، ۱۳۶۶، ص ۲۳۹.

[3][3] تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمن‌، صص ۸۶-۸۷.

[4][4] تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمن‌، ص ۲۳۷.

[5][5]  شجرهو نسبنامهطوايفتركمن، سلطانشا آتانيازوف، ص 280.

[6][6]  گویش‌های زبان ترکمنی: گویش نوخور (تورکمن دیلی‌نینگ نوخور دیالکتی)، پایان‌نامه، آشغابات، انتشارات علم، 1977.

[7][7]  شجرهو نسبنامهطوايفتركمن، سلطانشا آتانيازوف، ص 281.